مدح و مرثیۀ امام سجاد علیه السلام قبل
مانـنـد ابـر پیـش یـتـیـمـان گـریـسـتـه مـردی که پـای غـصۀ جانان گریسته هر لحظه زندگی خودش را حسین دید با این حساب از دل و از جان گریسته از داغ و غصههای اسارت درون شام با حال زار و مـوی پـریشان گریسته قطعاً به یـاد نـیـزۀ غـربت میان دشت او یا حـسیـن گـفـته فـراوان گـریـسته در تشت چوب بود و حروف مقـطـعه عـمـری بـرای قـاری قـرآن گـریـسته شـایـد بـرای دخــتـر دردانـۀ حـسـیـن وقـتی که دید خـار مـغـیـلان گـریسته قـطـعاً درون زنـدگی اش سـود میکند هر کس که پای عشق تو از جان گریسته یعـقـوب چشم خویش برای حسین داد کی!؟ او برای یوسف کنعـان گریسته |